رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن
ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده
بر آب دیده ما صد جای آسیا کن
خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا
بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن
بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد
ای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کن
دردی است غیر مردن آن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
گر اژدهاست بر ره عشقی است چون زمرد
از برق این زمرد هی دفع اژدها کن
بس کن که بیخودم من ور تو هنرفزایی
تاریخ بوعلی گو تنبیه بوالعلا کن
دیوان شمس
گفت فردا، رفت و تا فردا نماند
موج شد، یک لحظه با دریا نماند
بوی باران ، چشم در راهم گذاشت
دست? ابری بر سر ? صحرا نماند
آن همه مرغان? زیبا پر زدند
سایه? پروانه ای اینجا نماند
از میان? خوشه های همدلی
دانه? اشکی برای ما نماند
بس که شبها ، تلخ و طاقت سوز شد
در دلم امّید تا فردا نماند
کوچه ها خالی شد از عشق و دریغ
عاشقی در شهر ، پابرجا نماند
(از کتاب اندیشه های دریایی سروده سرکار خانم رجبی استاد دانشگاه)
اگر دوست دارید:
راه سعادت دنیا و آخرت را بشناسید
دلایل خلقت ابلیس را بدانید
از چگونگی وسوسه شیطان و راه مبارزه با آن اگاهی پیدا کنید
و یا اگر می خواهید به دوستانتان هدیه ای بدهید چه چیزی از این بهتر که راه سعادت را به آنها با کتاب وسوسه های شیطان نشان دهید
این کتاب در سال 1380 توسط بهروز حاجی بابایی تالیف و به چاب رسید
دیگر آثاراماده برای چاپ
صراط الشباب
تشنگان خدمت
کشکولی از غم
باغچه دوستی (نمایشه های برای مقاطع راهنمایی و دبیرستان)
چرا از مرگ می ترسیم
مجموعه اشعار
شروعی دیگر (فیلم نامه فیلم کوتاه)
مقالات
افت تحصیلی کسب مقام اول پژوهش و تحقیق سازمان آموزش و پرورش استان قزوین سال 82
چرا اعتیاد
اسرائیلیات
نثر فنی
کادر شناسی در سینما
میزانسن چرا و چگونه و....
برخی از موفقیتها
کسب مقام اول فیلم کوتاه سازمان آموزش و پرورش استان قزوین سال 1380 با فیلم کوتاه آرزوی کوچک
کسب مقام اول فیلم کوتاه در جشنواره استانی با فیلم کوتاه محبت گمشده
کسب مقام اول فیلم کوتاه سازمان آموزش و پرورش استان قزوین
کسب مقام اول کلیپ سال پیامبر (ص) استان تهران و شهرستانهای تهران
کسب مقام اول کشوری فیلم کوتاه در پرسش مهر 6 با فیلم عدالت
کسب مقام اول فیلم نامه نویسی با موضوع عدالت
کسب مقام دوم شعر در جشنواری استانی استان قزوین
آثار هنری
فیلم کوتاه آرزوی کوچک
فیلم کوتاه توسل
فیلم کوتاه محیط زیست
فیلم کوتاه انتقام
فیلم کوتاه ناتوان
فیلم کوتاه محبت گمشده و.....
مسولیتهای فرهنگی
کانون فرهنگی هنری مسجد صاحب الزمان (عج) اسفرورین
هیئت رئیسه انجمن سینماگران شهرستان تاکستان
مسوول کانون شاعران و.....
سوابق هنری
گارگردان و نویسنده نمایشنامه آئینه کسب مقام دوم جشنواره استان
کارگردان و نویسنده نمایشنامه شروعی دیگر
کارگردان و نویسنده نمایشنامه آئینه عبرت و ....
آموزش تصویر برداری
آموزش فیلمنامه نویسی
آموزش تئوری فیلم
باز خوانی فیلم نامه ها و طرح ها جهت ساخت فیلم کوتاه
و....
آموزش مجازی فیلم سازی با آدرس ((http://behrooz1355.blogfa.com/))
تهیه وبلاگ منتظران ظهور با آدرس(( http://didar313.parsiblog.com/))
درد دل نویسنده به جای مقدمه
خواهر و برادر گرامی سلام از این که چند دقیقه ای از عمر تان را در اختیار ما گذاشتید از شما قدرددانی می کنم دوست دارم این چند دقیقه را با جان و دل گوش دهی زینت هر سخن کلام معصومین است و من هم از این گنجینه معرفت سخنی می رانم تا تبرکی باشد بر گفته هایم
در آثار الصادقین ج9ص 253 آمده است((:محبوبترین مخلوق در پیشگاه خداوند عزوجل جوان کم سن وسال زیبا رویی است که جوانی و زیبایی خویش را برای خدا و در طاعت و فرمانبرداری او قرار می دهد و این همان کس است که خدای مهربان به و جود او بر فرشتگان مباهات می کند و می فرماید:این جوان به راستی عبد و بنده ی من است))
پس برادر و خواهر عزیز حال که خداوند به شما مباهات می کند شما نیز به پاس این مرحمت خداوند پای در رکاب منجی عالم بشریت بگذار و همان راهی را برو که او می رود و در این دیاری که دشمنان اسلام و قران و معاندان شیطان صفت از هیچ کوششی برای بر اندازی این نظام مقدس دریغ نمی کنند تو نیز با اطاعت از ولایت و رهبری و احکام شرع و قران مشت کوبنده ای به دهان آنان بزن و با عمل به انچه انان با آن مخالفند به انها بفهمان که هیچ غلطی نمی توانند بکنند و تا ما زنده ایم در این راه مجاهدت می کنیم
دوست خوبم بیا با هم پیمان ببندیم که قلب امام زمان (عج)) را خشنود سازیم و برای رسیدن به وصالش دعا کنیم باشد که ما یکی از 313 نفر باشیم ان شاءاله بهروز حاجی بابایی اسفرورینی
ترور آیت الله خامنه اى و انفجار مقر حزب جمهورى اسلامى
پس از عزل بنى صدر، منافقین اعلام قیام مسلحانه کردند. بنى صدر به منزل منافقین پناهنده شد و توسط آنان همراه با رجوى از ایران گریخت و به دامن غرب پناه برد.حزب الله، در جنگهاى خیابانى، منافقین و گروههاى مارکسیستى چپ مسلح را سرکوب و آرامش را به کشور بازگرداند.اما از شخصیتهایى که بیشترین سهم را در پیروزى حزب الله، تداوم خط ولایت امام و اجراى احکام الهى در جامعه داشتند، انتقام گرفتند. آنان آیت الله خامنهاى را در تاریخ 6 تیر ماه 60، هنگامى که در مسجد «ابوذر» تهران سخنرانى مىکردند، ترور نمودند که بشدت مجروح شدند و به مدت 42 روز تحت معالجه قرار گرفتند، که پس از مرخصى از بیمارستان، از ناحیه دست راست همچنان دچار مشکل ماندند و به عنوان افتخارآمیز جانباز انقلاب اسلامى نائل شدند.
پیام امام خمینى به حجت الاسلام و المسلمین خامنهاى در مورد سوء قصد نافرجام به جان ایشان
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقاى حاج سید على خامنه اى دامت افاضاته خداوند متعال را شکر که دشمنان اسلام را از گروهها و اشخاص احمق قرار داده است و خداوند را شکر که از ابتداى انقلاب شکوهمند اسلامى، هر نقشه که کشیدند و هر توطئه که چیدند و هر سخنرانى که کردند، ملت فداکار را منسجمتر و پیوندها را مستحکمتر نمود و مصداق «لا زال یؤید هذا الدین بالرجل الفاجر» تحقق پیدا کرد.اینان هرجا سخن گفتند، خود را رسواتر کردند و هر چه مقاله نوشتند، ملت را بیدارتر نمودند، و هر چه شخصیتها را ترور نمودند، قدرت مقاومت را در صفوف فشرده ملت بالاتر بردند.اکنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما که از سلاله رسول اکرم و خاندان حسین بن على هستید و جرمى جز خدمتبه اسلام و کشور اسلامى ندارید و سربازى فداکار در جبهه جنگ و معلمى آموزنده در محراب و خطیبى توانا در جمعه و جماعات و راهنمایى دلسوز در صحنه انقلاب مىباشید، میزان تفکر سیاسى خود و طرفدارى از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند.اینان با سوء قصد به شما، عواطف میلیونها انسان متعهد را در سراسر کشور، بلکه جهان جریحه دار نمودند. اینان آن قدر از بینش سیاسى بى نصیبند که بىدرنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملتبه این جنایت دست زدند و به کسى سوء قصد کردند که آواى دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنین انداز است.اینان در این عمل غیر انسانى، به جاى برانگیختن و رعب، عزم میلیونها مسلمان را مصممتر و صفوف آنان را فشرده تر نمودند. آیا با این اعمال وحشیانه و جرایم ناشیانه، وقت آن نرسیده است که جوانان عزیز فریب خورده از دام خیانت اینان رها شوند و پدران و مادران، جوانان عزیز خود را فداى امیال جنایتکاران نکنند و آنان را از شرکت در جنایات آنان بر حذر دارند؟ آیا نمىدانند که دست زدن به این جنایات، جوانان آنان را به تباهى کشیده و جان آنان به دنبال خودخواهى مشتى تبهکار از دست مىرود؟ ما در پیشگاه خداوند متعال و ولى بر حق او حضرت بقیة الله ارواحنا فداه، افتخار مىکنیم به سربازانى در جبهه و در پشت جبهه که شبها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالى به سر مىبرند.من به شما خامنه اى عزیز، تبریک مىگویم که در جبهه هاى نبرد با لباس سربازى و در پشت جبهه با لباس روحانى، به این ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالى، سلامت شما را براى ادامه خدمتبه اسلام و مسلمین خواستارم. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته روح الله الموسوى الخمینى 1360/4/7
مقام معظم رهبرى تنها نه روز پس از نماز جمعه اى که ذکر آن گذشت، پاسخ استدلال هاى خود را چنین دریافت کرد، آن هم از سوى کسانى که به آزادى بیان و بحث آزاد سخت اصرار مىورزیدند! ! .
حضرت امام خمینى قدس سره، در پیامى به مناسبت ترور آیت الله خامنه اى، در وصف ایشان و تایید اقدامات معظم له و انحراف دشمنان فرمودند: «یک روز پس از ترور ایشان، منافقین مقر حزب جمهورى اسلامى را در سرچشمه منفجر نمودند که موجب شهادت دکتر آیت الله بهشتى و هفتاد و دو تن از یارانش گردید.» شهادتى که به فرموده امام راحل در برابر مظلومیت شهید بهشتى چیزى نبود. از شهید بهشتى چهره اى ترسیم کرده بودند که تنها، پس از شهادت وى، بسیارى از مردم به دروغ و تهمت بودن این شایعات پى بردند.مقام معظم رهبرى که آن روز در بیمارستان در وضع دشوارى قرار داشتند، نحوه اطلاع خود را از حادثه حزب جمهورى اسلامى این طور شرح مىدهند:
در آن حالت علاقهمند بودم ایشان را پیش خودم ببینم و احساس مىکردم اگر ایشان را ببینم، گرم مىشوم، قوى مىشوم و خوشحال مىشوم.بعد هم پرسیدم آقاى بهشتى نیامد بیمارستان؟ گفتند ایشان آمد، ولى شما بیهوش بودى و خواب بودى رفت. بعد از آن، دیگر چیزى نفهمیدم، تا پس از چند روز که دوستان مىآمدند پیش من، اما آقاى بهشتى نمىآمد و پیش خودم تصور مىکردم چون کار ایشان زیاد است و براى خودش کار درست مىکند، نمىتواند بیاید بیمارستان، لکن انتظار آمدن ایشان را داشتم.
شب اول و دوم بین خواب و بیدارى بودم که یکى از اطبا پیش من آمد و سرش را نزدیک گوشم آورد، گفت لازم است من یک حقیقتى را به شما بگویم و آن این است که در حزب یک انفجارى روى داده، لکن چون در حال تخدیر و یک جو بیهوشى بودم، اصلا حساس نشدم و این قضیه برایم مهم نیامد.تا این که از عوامل بیمارستان خواستم برایم روزنامه بیاورند و آنها امتناع مىکردند. روز هشتم و نهم حادثه بود که یک روز عصر، آقاى هاشمى و حاج احمد آقا آمدند و نشستند پهلوى من.دکتر معالجم وارد اطاق شد.به من گفت اگر شما اجازه بدهید، قضیه روزنامه و رادیو را به این آقایان بگویم.چون من فشار مىآوردم که رادیو بیاورند، آنها هم مىگفتند اگر رادیو بیاوریم، این دستگاههاى الکترونیک (چون دستگاههاى زیادى به قلب و ریه و بدن من وصل بود) را مختل مىکند و این در حالى بود که شب اول رادیو آوردند، پیام امام را گوش کردم، اما اینجا مىگفتند ایراد دارد.
یک روز یکى از بچه ها را فرستادم روزنامه بخرد بیاورد.رفت و دیگر برنگشت.من عصبانى شدم و یکى از بچه هاى دیگرى را فرستادم، گفتم روزنامه بخرد.وقتى برگشت، گفت این جاها روزنامه نیست.به او گفتم باید بروى بگردى در این شهر بزرگ، یک روزنامه پیدا کنى بیاورى و باید دستخالى برنگردى.رفت و برنگشت.دیگر را فرستادم، او هم رفت و برنگشت و من به علت عصبانیت ناشى از دوران بیمارى، قدرى اوقات تلخى کردم.در همان روز یا فرداى آن روز، دیدند دیگر نمىشود مرا قانع کرد، وقتى آقاى هاشمى آمد بیمارستان، دکتر به آقاى هاشمى گفت ایشان اصرار دارد برایش روزنامه و رادیو بیاوریم و ما نمىدانیم، مصلحت هست یا نیست؟
آقاى هاشمى به من گفت: «روزنامه و رادیو براى چه مىخواهى؟» گفتم: «من از هیچ چیز خبر ندارم و این جا تنها ماندم.» ایشان گفت: «حالا فکر مىکنى بیرون خیلى خبرهاى خوشى هست که تو این جا خودت را ناراحت مىکنى؟» گفتم: «در عین حال عیبى ندارد.» گفت: «شما از جریان انفجار حزب مطلع شدید؟» در این جا حرف آن دکتر را که روز اول گفت در حزب انفجار اتفاق افتاده، به خاطرم آمد، گفتم: حزب منفجر شده؟ چه اتفاقى افتاده است؟» گفتند نه، براى بعضى از دوستان ناراحت شدم.
گفتم: «آقاى بهشتى چه شده است؟» و نگران شدم.
گفتند: «آقاى بهشتى هم مجروح شد.» وقتى گفت مجروح شده، بىاختیار گریه ام گرفت.و احمد آقا هم به ایشان کمک مىکرد.
پرسیدم: «جراحت آقاى بهشتى در چه حدى است؟ آیا مثل من، یا بهتر و یا بدتر از من است؟» گفتند نه در همین حدودهاست. از ایشان خواستم تمام امکانات پزشکى کشور را براى نجات آقاى بهشتى بسیج کنند و گفتم مبادا از ایشان مراقبت نشود.بعد از ایشان پرسیدم کجا هستند. گفتند فلان بیمارستان و بالاخره مرا نگران کردند و رفتند.
وقتى که رفتند، از یکى پرسیدم مساله چگونه بود و جراحت آقاى بهشتى از کدام ناحیه است؟ و احتمال دادم که چیزى را از من پنهان مىکنند، که یکى از بچه هاى دور و بر بنده وارد اطاق شد.یک چیزى از او پرسیدم که حالا به خاطر ندارم چه بود.اما همین قدر یادم هست که به اصطلاح یک دستى زدم.او گفت، بله همان اول تمام شد، و من فهمیدم که ایشان شهید شدند.تا این که توضیحات و خصوصیات واقعه را بعدا فهمیدم و آن روزى که آقا محمد رضا به عیادت من آمد، وقتى گفتند محمد رضا بهشتى براى عیادت آمده، من به علت این که بشدت منقلب شدم، نمىتوانستم حرف بزنم و خیلى حادثه برایم سخت و سنگین بود، حتى الان هم وقتى به خاطر مىآورم، فکر مىکنم ضربه سختى خوردم.
شخصیت مرحوم بهشتى دو جنبه دارد، یکى جنبه شخصیت آقاى بهشتى است و دیگر جنبه عاطفى اوست.ایشان واقعا براى دوستان نزدیکش از لحاظ عاطفى، خیلى محبوبیت داشت و در چارچوب خصوصیاتش که گفتم، خیلى لطیف بود و در خصوصیات آن شهید، خشونت نبود، بدى و بدخواهى نبود، بىجهت عصبانى نمىشد و بىخودى کسى را نمىرنجاند.آن چهره گریها و موذىگریهایى که انسان گاهى در بعضى از معاشران و دوستان مشاهده مىکند، اصلا در وجود او نبود و هیچ وقت خودش را بالاتر از این حرفها نمىدانست و خودش را اسیر این چیزها نمىکرد.
این مختصرى بود از عبرت بزرگى که در آغاز انقلاب اسلامى، فرا روى این ملت قرار گرفت و با عنایت الهى، هوشیارى و رهبرى الهى حضرت امام قدس سره، پایمردى شاگردان مخلص امام (ره) و حضور حزب الله و ملت در صحنه، به یکى از موفقیت هاى ارزشمند نظام اسلامى و شکست دشمنان آن تبدیل شد.
آیت الله خامنه اى در دوره اول مجلس شوراى اسلامى از تهران نامزد و براى نمایندگى انتخاب شدند و مهمترین اقدام این مجلس که ایشان در آن نقش اساسى داشتند، نخست وزیرى شهید رجایى و سلب صلاحیت و کفایت سیاسى از بنى صدر بود.
پس از حادثه 7 تیر 1360 و شهادت شهید بهشتى و یاران باوفاى امام در مقر حزب جمهورى اسلامى، شهید رجایى با راى قاطع مردم به ریاست جمهورى انتخاب شد و پس از تنفیذ حکمش توسط حضرت امام قدس سره، دکتر باهنر را به عنوان نخست وزیر به مجلس شوراى اسلامى معرفى نمود که با راى اعتماد مجلس، کابینه، تشکیل و دولتبه خدمتگزارى مشغول گردید.منافقین کوردل در 8 شهریور 1360 با کار گذاشتن بمب قوى در مقر ریاست جمهورى و انفجار آن، محمد على رجایى، رئیس جمهور را به اتفاق دکتر محمد جواد باهنر، نخست وزیر، به شهادت رساندند و گمان کردند این ترورها نظام اسلامى را با بن بست رو به رو خواهد کرد، در حالى که به فرموده حضرت امام، این شهادتها موجب بیدارى بیشتر ملت و انسجام آنها و قوت نظام مىشد
http://www.aviny.com/Bozorgan/Ayatollah_Khamenei/Zendegi_nameh/07.aspx
مغموم
خدایا عذر می خواهم از اینکه در مقابل تو می ایستم و از خود سخن می گویم و خود را چیزی به حساب می آورم که تو را شکر کند و در مقابل تو بایستد و خود را طرف مقابل به حساب آورد! خدایا آنچه می گویم از قلبم می جوشد و از روحم لبریز می شود. خدایا دل شکسته ام، زجر کشیده ام، ظلم زده ام، از همه چیز ناامید و از بازی سرنوشت مأیوسم، در مقابل آینده ای تیره و مبهم و تاریک فرو رفته ام، تنها ترا می شناسم ، تنها به سوی تو می آیم، تنها با تو راز و نیاز می کنم.
عشق و جوانى
احـسـاسـهاى محبت آمیزى که در دوران جوانى رخ مى دهد و تحت عنوان عشق خوانده مى شود, ممکن است مورد سؤ استفاده قرار گرفته و جوان رااز جاده مستقیم کمال , منحرف سازد.
عشق , نوعى کشش و جاذبه اى نیرومند است که بین انسان و یک موجود خارجى , براى رسیدن به یک هدف , ایجاد مى گردد.
اگـر مـنـشـا آگـاهـانـه و مـبـدئى الهى داشته باشد, یکى از عالیترین تجلیات روحى انسان و از پرشکوه ترین جلوه هاى آفرینش به شمار مى رود.
اما اگر همین جاذبه عشق تنها ریشه اى غریزى و شهوانى داشته باشد و منشا شیطانى پیدا کند, از مظاهر نفس اماره بوده و در این حالت , عقل و ایمان را در وجود آدمى تضعیف مى کند, بطورى که فـرد عـاشق , دیوانه وار براى رسیدن به معشوق خود, به هر کار نامشروعى دست مى زند تا به کام خودبرسد, حتى اگر در نظر مردم هم رسواییهایى به بار آورد ((64)).
دختران جوان باید مراقب این دامهاى خطرناک و گوناگون باشند که با نام دروغین عشق پاک بر سر راه آنان قرار مى گیرد.
دامـهـایـى که پس از افتادن در آن , غالبا رهایى از آن بسیار دشوار است و کفاره لحظه اى غفلت و خـوش بـیـنى بیجا و تسلیم شدن در برابر الفاظ ریاکارانه و توخالى را گاهى در یک عمر نمى توان پرداخت .
دخترانى که از نظر محبت کمبودهایى داشته و در محرومیت به سر برده باشند, خیلى زود تسلیم این اظهار عشقها و محبتهاى ظاهرى و دروغین شده و به دام افراد منحرف و حرفه اى مى افتند.
اگر پسر و دختر جوان , در ابتداى بلوغ , بناى مهم و مقدس ازدواج خود را با انحراف جنسى آلوده نکنند و با حفظ احساسات پاک تا زمان مناسب ,صبر کنند و بطور منطقى و آگاهانه , اساس ازدواج را بـر مـعـیارهاى ارزشمند و والا قرار دهند, سعادت زندگى آنان تضمین خواهد شد, زیرا علاقه وعشق آنها به یکدیگر مبنایى الهى و معنوى داشته و چنین بنایى بسیار محکم و استوار خواهد بود و پس از تشکیل خانواده از هم نخواهد پاشید.
اقدام شتاب زده در این باره در ابتداى جوانى , موجبات سرگردانى و رسوایى و بدعاقبتى را براى آنان به بار خواهد آورد, بنابر این محبت و عشقى مطلوب است که در سایه ایمان به خدا و با در نظر گرفتن شرایط مناسب و آمادگى روحى , اقتصادى , شغلى حاصل شود.
چـنـیـن انـتـخـابـى براى جوان , قابل اطمینان بوده و مى تواند مقدمه یک زندگى آرامبخش و سعادتمندانه باشد.
در غیر این صورت , دوستیها و دلبستگیهاى غیر عاقلانه , که تفکرى منطقى به دنبال آن نباشد, با کـمـال تـاسـف موجب ارتباطهاى نامشروع کبه صورت نامه , تلفن و ملاقات در کوچه و خیابان ک مـى شـود کـه عـشـقـهـاى دروغـیـن و هوسهاى زودگذرى بیش نخواهد بود و نقطه پایانى آن ارضـاى کـامـجـویـیـهاى گناه آلود و بى قید و شرط است و پس از آن با فرونشستن آتش هوس و شـهـوت از یـکدیگر جدا شده و بعد از اندکى همه چیز فراموش مى گردد و عشق سوزان مبدل به حـالـت پـشـیمانى و غم و اندوه و بى آبرویى و سردرگمى , در آغاز زندگى خواهد شد و این خود اختلالها وناسازگاریهاى مراحل بعدى زندگى را به دنبال خواهد داشت .
مـیـدان نـدادن بـه عقل و بازگذاردن عرصه شهوت , چشم و گوش انسان را کور و کر مى کند, بـطـورى کـه عـواقب وخیم و خطرناک آن را تنها پس ازارتکاب عمل مى فهمد, زیرا قبل از عمل , رسوایى کار ناپیدا و پوشیده است ((65)).
علل پیدایش انحراف جنسى
معمولا پیدایش روابط نامشروع و انحراف جنسى در جوان در اثر علتهاى زیر به وجود مى آید:.
1 ـ مساعد نبودن شرایط خانوادگى و محیط زندگى .
2 ـ رعایت نکردن حریم بین زن و مرد.
3 ـ عدم توجه والدین به احکام دینى زناشویى درباره یکدیگر.
4 ـ بى توجهى در مجالستها و همنشینى با افراد بى بندوبار و لاابالى و خانواده هاى منحرف فامیل .
5 ـ برنامه نداشتن در اوقات فراغت و بیکار بودن .
6 ـ رفت و آمد در محیطهاى آلوده و چشم چرانى .
7 ـ گـوش دادن بـه گـفـتـگـوهـاى افراد منحرف و آلوده درباره مسائل جنسى و کسب اطلاع نادرست و نامناسب و نداشتن آگاهى صحیح به مسائل بلوغ .
8 ـ نارساییهاى ذهنى و عدم کسب موفقیتهاى تحصیلى و درسى .
9 ـ خیال پردازیهاى انحراف آمیز در هنگام تنهایى و خلوت گزینى .
10 ـ تحریکهاى جنسى از طریق عکسها و تصویرها.
11 ـ ضعف ایمان و نداشتن تربیت صحیح دینى .
12 ـ همنشینى با دوست و رفیق منحرف .
همه اینها مى تواند زمینه هاى بروز انحرافات جنسى در نوجوان را فراهم سازد.
اگـر بـخـواهیم همه این عوامل را در یک کلام , خلاصه کنیم , باید بگوییم که رعایت نکردن راه و روش زنـدگـى و سـنـتـهـاى اسلامى در محیط خانوادگى و اجتماعى , چه در زمان کار و یا در ایـام فـراغـت , مـوجـبـات پـدید آمدن این انحرافات را فراهم خواهدساخت و همین طور اگر در ریشه هاى پیدایش انحرافات جنسى ک از قبیل روابط نامشروع بین دختر و پسر, همجنس گرایى ک تحقیق نماییم , مى بینیم که هر خانواده اى که دستورهاى اسلامى ,بخصوص حریم بین زن و مرد و دختر و پسر, را رعایت نکرده باشد, به نوعى از انواع انحراف جنسى مبتلا گردیده است ((66)).
هشدار.
اگر جوان در هنگام پیدایش حالت انحراف جنسى و روابط نامشروع به انحرافى بودن و خطرناک بودن عمل خود توجه نکند و آن را ترک ننماید,به زودى این رفتار, شکل عادت به خود مى گیرد, عـادتـى ریـشـه دار و کـشـنـده کـه جوان پاک را آلوده ساخته و نیروى شاداب جوانى و خلاقیت واسـتـعـدادهـاى او را بـه نابودى مى کشاند, بطورى که ادامه آن , موجب عواقب شوم و ناگوارى خواهد شد.
بـایـد دانـسـت کـه خـطرناکتر از این براى جوان کپس از آگاهى به پى آمدهاى شوم آن ک یاس و نـاامـیدى است که در راه مبارزه با این عادت به خود راه مى دهد, زیرا نومیدى بزرگترین سد راه نجات مبتلایان به این بیمارى خواهد بود.
پـس جوان به محض آگاهى به زیانها و خطرات این کار, بجاى هرگونه سستى و یاس و اضطراب بـى فایده , باید با اعتماد کامل به نصرت الهى , اقدام به ترک آن کند و بداند که اگر واقعا قصد ترک آن را داشته باشد, قطعا موفق خواهد شد ((67)).
بازگشت .
جـوان مـبتلا به انحراف جنسى و روابط نامشروع باید بداند که او قادر خواهد بود و مى تواند از این عـمـل زشـت دست بردارد و تصمیم جدى وحقیقى به توبه بگیرد, بخصوص که سن چندانى از او نمى گذرد و این کار, هنوز به صورت عادت در عمق وجودش رخنه نکرده است .
بـا قـدرى هـمـت و یـارى خـواستن از خدا, به زودى مى تواند از این رفتار نابهنجار ککه ویرانگر سـلامتى و سرمایه جوانى اوست ک دست بردارد وخود را از چنگال این عادت شوم نجات دهد و به زنـدگـى عـادى و پاک خویش باز گردد, در هر حال باید بداند که اگر اسلام این اعمال را نهى کرده است حکمتى جز مصلحت فرد و جامعه را منظور نداشته است .
احکام انحراف جنسى از نظر اسلام
1 ـ خودآرایى و خودنمایى براى نامحرمان , از گناهان کبیره بوده و موجب کیفر است .
2 ـ همجنس گرایى دو زن را سحق مى نامند و کیفر آن دو, صد ضربه تازیانه است .
در صورتى که تکرار شود و حد بر آنان جارى شود, در مرتبه چهارم اعدام مى شوند.
3 ـ حد شرعى و کیفر زنا در مورد زن و مرد مجرد صدضربه تازیانه است .
چنانچه سه بار حد بر هر کدام جارى شود در مرتبه چهارم , اعدام مى شوند.
4 ـ حد و کیفر زنا در مورد زن و مرد همسردار اعدام و سنگسار است .
ایـن کـیفرهاى سخت در مورد انحرافها و مفاسد جنسى نشانگر اهمیتى است که اسلام براى پاک بودن جامعه از این مفاسد قائل است .
مراقبتهاى لازم دختران جوان
1 ـ دختر جوان باید خود را از محیطها و موقعیتهاى تحریک آمیز دور نگه دارد و از گوش دادن به موزیکهاى محرک و دیدن فیلمهاى فاسد اجتناب ورزد.
2 ـاز پوشیدن لباسهاى تنگ و چسبنده , حتى در مقابل برادر و خویشان محرم خود هم , خوددارى کند.
3 ـ خود را از محیطى که مورد نگاه نامحرم است , دور نگاه دارد.
لذا حضرت زهراى یکى از ویژگیهاى زن پارسا را این مى داند که او مردها را نبیند و خود نیز مورد دید مردها قرار نگیرد.
4 ـ تـخـیـلات و تـفکرهاى خود را کنترل کند و بداند هر چه که به ذهن و اندیشه اش مى گذرد, خـداونـد بـر آن آگـاه است و او در این زمینه مسوولیت دارد و باید تنها به آنچه که عقل و قوانین شرعى تایید مى کنند و مجاز مى دانند, بیندیشد تا رستگار شود.
تـخـیـل و تصور درباره مسائل جنسى و شهوت انگیز منجر به تحریکهاى مداوم گردیده و نیروى حیات را از بین برده و انسان را از مسائل حقیقى وواقعى زندگى باز مى دارد.
((68))
5 ـ بیکارى منشا تمام انحرافها و فسادهاست , دختر جوان باید با یاد گرفتن آشپزى , زمینه موفقیت آینده خود را فراهم سازد.
6 ـ در جـلـسه هاى فرهنگى و مذهبى شرکت نماید و سوالات و پرسشهایى که برایش پیش مى آید مطرح کرده و پاسخ آنها را بیابد.
7 ـ تـوجـه داشـتـه بـاشـد که در ایام عادت ماهانه از ورزشهاى سخت و سنگین و کارهاى دشوار خوددارى نماید و از آب سرد و شنا در آن بپرهیزد.
همچنین از عدم تعادل و بى قواره شدن بدن ناراحت نباشد, زیرا که پس از دوران بلوغ وضعش به تدریج عادى و متناسب خواهد شد.
8 ـ بـا دوستان مومن و خوب رفت و آمد و مجالست داشته باشد,حتى المقدور سعى کند نمازها را در اول وقت به جا آورد.
اگر دوستدار سعادت آینده خود است باید مطلقا از همنشینى و رفت و آمد با دوستان بى بندوبار و منحرف (ولو از نزدیکان و خویشاوندان ) دورى گزیند.
9 ـ قـبـل از خـوابیدن حتما وضو بگیرد و در هنگامى که به بستر مى رود سوره هاى قل اعوذ برب الـفـلـق و قل اعوذ برب الناس (معوذتین ) وآیه الکرسى ((69))
را با توجه و حضور قلب بخواند و با ذکرخدا به خواب برود.
10 ـ حتى المقدور هفته اى یک بار روزه بگیرد.
ایـن عمل در تقرب او به خدا و افزایش ایمان , بسیار مفید بوده و در تقویت اراده اش نقش بسزایى دارد ((70)).
11 ـ پـرخورى و تغذیه مداوم از مواد مقوى و گرم و محرک , علاوه بر اختلالهاى جسمى , همیشه مـقـدارى انـرژى و نـیـروى مازاد بر احتیاج , تولیدخواهد کرد که این نیروى اضافى , محرک میل جنسى است .
افراط در پرخورى موجب حماقت و بروز خوى حیوانى در انسان است , لذا در تعالیم اسلامى توصیه شـده اسـت کـه مـسـتحب است سیرنشده ازسر سفره بر خیزیم و از پرخورى که مکروه بوده و از طرفى حرص و طمع به غذا که مذموم شمرده شده دورى جوییم .
رعایت اعتدال در غذا نیز لازم است , همچنین در هنگام عادت ماهانه از غذاهایى که اصطلاحا سرد است , باید خوددارى شود.
12 ـ دختر جوان باید حریم محرم و نامحرم را حفظ بنماید و از توقف در محل خلوت با فرد نامحرم جـدا دورى گـزیـنـد, زیرا شیطان ونفس اماره قوى است , اگر شخص ثالثى نباشد, وسوسه هاى شیطانى بر عقل انسان , غلبه کرده و زمینه انحراف و گناه براى هردوطرف , فراهم خواهد شد.
13 ـ از شوخى و خنده با نامحرمان خوددارى کرده و در صحبت کردن با آنان مراعات جدى بودن کـلام را بـنماید و حالت و صدا را طورى نازک وظریف نکند که موجب انحراف پسران جوان شود, چـنـانـکـه در قـرآن کـریـم مـى فـرماید: در گفتارتان نرمى نشان ندهید تا دلهاى بیمار بر شما طمع نورزند و سخن را درست ادا کنید ((71)).
14 ـ جـوان بـاید تمایلات و افکار خود را از توجه به روابط نامشروع به روابط صحیح و مشروع و به سوى ازدواج و زندگى آینده معطوف سازد وبداند که دیر یا زود این ایام سپرى خواهد شدو او در آیـنـده اى نـه چـنـدان دور بـایـد بـه انـتـخـاب هـمـسـرى پاک بپردازد و در خود, آمادگیها و شایستگیهاى لازم را براى چنین زندگى سعادتمندانه که بیش از هر چیز, نیاز به سلامتى جسمى و روانى دارد, فراهم سازد.
همواره و در هر حال با ذکر و یاد خدا انس و الفت داشته باشد, زیرا در قرآن آمده است : آگاه باشید که تنها با یاد خدا قلبها آرامش مى یابد, ((72))
همچنین هرکس از یاد خدا فاصله گیرد, زندگانى بر او سخت و دشوار خواهد گشت ((73)).
دخـتـران جـوان بـاید قدر جوانى و پاکى خود را بدانند, در حفظ ونگهدارى آن , نهایت مراقبت را بنمایند و از معرض هرگونه تحریکها و وسوسه هاى شهوانى خود را دور کنند و به هیچ وجه حاضر نشوند در محیطهاى آلوده و با افراد منحرف و بى بندوبار مجالست و ارتباط داشته باشند.
البته در این راه گاهى ممکن است خللى در تصمیم آنان پدید آید, ولى باید استقامت و پشتکار را از دست ندهند و با ایمانى کامل به یارى خدا امیدداشته باشند تا در حفظ این پاکى موفق بمانند و عفت و نجابت خود را حفظ کنند.
چند حکم فقهى
ـ نگاه کردن زن به بدن نامحرم , حرام است .
ـ دختر باید بدن و موى خود را از پسر و مرد نامحرم بپوشاند, بلکه احتیاط واجب آن است که بدن و موى خود را از پسرى هم که بالغ نشده , ولى خوب و بد را مى فهمد بپوشاند.
ـ نـگاه کردن به شرمگاه دیگرى حرام است و احتیاط واجب آن است که به شرمگاه بچه کوچک که خوب و بد را مى فهمد, نگاه نکند.
دستوراتى که اسلام آورده براى پاک و سالم ماندن انسان و جامعه است .
خـالقى که آفریننده بشر است برنامه سعادت و هدایت او را ارائه نموده است که به مصلحت فرد و جامعه است و اجتماعى که آن را رعایت کند,هرگز دچار مفسده اى نخواهد شد.
از طرفى براى یک دختر جوان و با ایمان اگرچه ممکن است لحظه اى میل جنسى به شدت برسد و مـوقـتـا افـکـار او را تـحت تاثیر قراردهد, اما بااتکاى به خدا و صبر و استقامت و تحمل همراه با عـصـمـت و تـقـوا در برابر فشار و محرومیتها و ناگواریها سبب گشایش باطنى و نورانیت قلبى خواهدشد ((74)).
دختر با ایمان باید بداند این دوران , هنگام شکوفایى روحى وقلبى خواهد بود و او تازه در این مسیر پرتلاطم , قدم گذارده و در آینده ممکن است بامشکلاتى بیشتر روبه رو شود, ولى در اثر مقاومت و تقوا و تزکیه نفس , صاحب روحى لطیف و متعالى گردیده و به درجه اى ارتقا خواهد یافت که این قبیل مسائل براى او در سطحى بسیار پایین قرار مى گیرد, بطورى که لذات معنوى پاکى و عفاف را در قلبش که مصفا به صفاى ایمان گردیده حس خواهد کرد.
وقایع و حوادث خوبى برایش اتفاق خواهد افتاد, خوابهاى خوب و شیرینى از اولیا و ائمه معصومین , بـه او نوید خواهد داد و با علم ملکوت , ارتباطبرقرار خواهد نمود و به حالات عرفانى خواهد رسید کـه لـحـظـه اى از آن را, کـسـانـى کـه غـرق در شهوت و پول پرستى و مال دوستى و زرق و برق وزیورپرستى هستند, درک نخواهند کرد.
امـا بـاید این جوانان پاک و تزکیه یافته , توجه داشته باشند که نباید زمانى به خود مغرور شده و از تـوفیقاتى که خداوند نصیبشان کرده , غافل شوند, چراکه با یک لحظه غفلت همه آنچه را که بر اثر تـقوا به دست آورده اند از دست خواهند داد و در سراشیبى سقوط قرار خواهند گرفت , زیرا نفس چـون اژدهـایـى مى ماند که در نهانگاه روح انسان بیدار است و با کوچکترین غفلت , بر عقل , غلبه یافته و همه پاکى و عفت انسان را نابود مى سازد, مولوى مى گوید:.
نفس اژدرهاست او کى مرده است ککککک از غم بى آلتى افسرده است .
سـخنانى چند از پیامبر(ص ) وائمه معصومین (ص ) درباره جوانى د قال رسول اللّه (ص ): اوصیکم بـالشبان خیرا فانهم ارق افئده ان اللّه بعثنى بشیراونذیرا فحالفنى الشبان و خالفنى الشیوخ ثم قرا فـطـال عـلـیـهـم الامد فقست قلوبهم , رسول اکرم (ص ) فرمود: به شماها درباره نیکى کردن به جوانان سفارش مى کنم , زیرا که آنها دلى رقیقتر و قلبى فضیلت پذیرتر دارند.
خداوند مرا به پیامبرى برانگیخت تا مردم را به رحمت الهى بشارت دهم و از عذابش بترسانم .
جـوانان سخنانم را پذیرفتند و با من پیمان محبت بستند, ولى پیران از قبول دعوتم سرباز زدند و به مخالفتم برخاستند و دچار قساوت و سخت دلى شدند.
د قـال عـلی (ع ): بادر شبابک قبل هرمک , وصحتک قبل سقمک , ((75))
على (ع ) فرموده :دریاب جوانى ات را قبل از پیرى و سلامت خود راقبل از بیمارى .
دعن جعفربن محمد عن آبائه (ص ) فى قوله تعالى : ولا تنس نصیبک من الدنیا.
قـال لا تنس صحتک وقوتک وفراغک وشبابک ونشاطک وغناک و ان تطلب به الاخره , ((76))
امام صادق (ع ) از پدران خود, در تفسیر آیه ولا تنس نصیب ک من الدنیا روایت کرده است که سلامت , نیرومندى , فراغت , جوانى , نشاط و بى نیازى خود را فراموش منما, در دنیا از آنها بهره بردارى کن و متوجه باش که از آن سرمایه هاى عظیم به نفع آخرت خود استفاده نمایى .
د قـال ابـو عـبداللّه (ع ): کان فیما وعظ به لقمان ابنه یا بنى و اعلم انک ستسال غدا اذا وقفت بین یـدى اللّه عـزوجـل عـن اربـع , شبابک فیما ابلیته وعمرک فیما افنیته ومالک مما اکتسبته وفیما انفقته , ((77)).
امـام صادق (ع ) فرموده است : از مواعظ لقمان حکیم به فرزند خود این بود که فرزندم ! بدان فردا کـه در پیشگاه الهى براى حساب , حاضر مى شوى درباره چهار چیز از تو مى پرسند: جوانى ات را در چه راهى صرف کردى ؟ عمرت را در چه کارى فانى نمودى ؟ ثروتت را چگونه به دست آوردى و آن را در چه راهى مصرف کردى ؟.
د قـال رسـول اللّه (ص ): ان الـعبد لا تزول قدماه یوم القیهمه حتى یسال عن عمره فیما افنا وعن شبابه فیماابلاه , ((78)).
رسول اکرم (ص ) فرموده است که : در قیامت هیچ بنده اى قدم ازقدم بر نمى دارد تا به این پرسشها پاسخ دهد: اول آن که عمرش را در چه کارى فانى نموده است .
دوم : جوانى اش را در چه راهى صرف کرده است ؟.
د قال علی (ع ): شیئان لا یعرف فضلهما الا من فقد هما: الشباب والعافیه , ((79)).
عـلـى (ع ) فرموده : دو چیز است که قدر و قیمتشان را نمى شناسد مگر کسى که آن دو را از دست داده باشد: یکى جوانى و دیگرى تندرستى است د.
قـال رسـول اللّه ر: یـا ابـاذر اغـتنم خمسا قبل الخمس , شبابک قبل هرمک وصحتک قبل سقمک وغناک قبل فقرک وفراغک قبل شغلک وحیهوتک قبل موتک ((80)).
رسول اکرمر به ابى ذر غفارى فرمود: پنج چیز را پیش از پنج چیز, غنیمت بشمار! جوانى ات را قبل از پـیـرى ,سـلامـتـت را قبل از بیمارى , تمکنت راقبل از تهیدستى , فراغتت را قبل از گرفتارى , زندگانى ات را قبل از مرگ .
د قـال رسـول اللّه (ص ): فـلـیاخذ العبد المومن من نفسه لنفسه , ومن دنیاه لاخرته , وفى الشبیبه قبل الکبر وفى الحیهوه قبل الممات , ((81)).
رسول اکرم (ص )فرمود: بر مرد با ایمان لازم است که از نیروى خود به نفع خویشتن استفاده نماید, از دنیاى خود براى آخرت خویش , و از جوانى خود پیش از فرا رسیدن ایام پیرى , و از زندگى پیش از رسیدن مرگ .
د وعنه (ص ): ان للّه ملکا ینزل فى کل لیله فینادى یا ابنا العشرین جدواواجتهدوا ((82)).
و نـیـز فـرمـوده اسـت که فرشته الهى هرشب به جوانان بیست ساله ندا مى دهد: [براى سعادت و رستگارى خود] کوشش و تلاش کنید.
د عـن الـنـبـى (ص ): سـبـعـه یـظلهم اللّه فى ظله یوم لا ظل الا ظله , الامام العدل وشاب نشا فى عباده اللهب ((83)).
رسـول اکرم (ص ) فرموده است : خداوند هفت گروه را در سایه رحمت خود جاى مى دهد, روزى کـه سـایـه اى جز سایه او نیست : اول زمامدار دادگرو دوم جوانى که در عبادت خداوند, پرورش یافته باشدب.
د قـال عـلـی (ع ): من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه , ((84))
على (ع ) فرموده است : کسى که نفس شرافتمند و با عزت دارد, هرگز آن را با پلیدى گناه , خوار و پست نخواهد ساخت .
د قال علی (ع ): کم من شهوه ساعه اورثت حزناطویلا, ((85)).
عـلـى (ع ) فـرمـوده اسـت : چه بسا لذت کوتاه و شهوت زودگذرى که غصه ها و اندوه فراوانى به دنبال دارد.
توبه جوان
دقال رسول اللّه ر: ما من شئ احب الى اللّه من شاب تائب , ((86)).
پیامبر اکرمر فرموده : محبوبتر از هر چیز نزد خداوند, جوانى است که از گناه خود توبه مى کند و از پیشگاه الهى طلب آمرزش مى نماید. برای مطالعه ادامه بحث به ادرس ذیل مراجعه نمائید
((http://al-shia.com/html/far/books/akhlaqh/anche_d/anche_03.htm#link23
ای باران عشق از اقیانوس پر تلاطم قلبم جاری شو و این وجود آلوده به گناه و معصیت را چون دانه های مروارید گونه ات پاک نما و دیدگان نالایق مرا از نورانیت خود ببخش تا باشد لایق و شایستگی دیدار ش را بکف آرد
معرفی یک کتاب در ادامه
نقش خانواده در انحرافات اجتماعی جوانان
خانواده یکی از نهادهای اصلی جامعه و رکن اساسی آن است.«فیلسوفان و محققان اجتماعی معتقدند که جامعه متشکل از خانواده هاست و مختصات جامعه مورد نظر از طریق روشن شدن روابط خانوادگی موجود در آن توصیف می شود»(1) یک کودک پس از تولد،هنجارها و ارزشهایی را از خانواده می آموزد و بوسیله خانواده جریان فرهنگ پذیری و اجتماعی شدن و جامعه پذیری را می پیماید.در واقع خانواده در تربیت کودک و شخصیت و ویژگیهای اخلاقی او نقش اساسی و مهم ایفا می کند.متاسفانه در جامعه کنونی ما میزان تخلفات،ناهنجاریها و انحرافات اجتماعی بخصوص در جوانان به طرز نامطلوب و قابل توجهی در حال افزایش است.این در حالی است که کشورهایی نظیر سنگاپور با برنامه ریزی دقیق و حساب شده به ریشه منفی جرائم و تخلفات دست یازیده اند. مهمتر آنکه در این زمینه کمتر نقش خانواده ها مورد توجه قرار می گیرد.«فشارهای درونی،از هم پاشیدگی خانواده و سرخوردگی درحساس ترین دوران سنی یعنی نوجوانی و بلوغ باعث انحراف جوان می شود. در واقع آنان قربانی امیال و خواسته های پدر و مادر شده اند.خلا عاطفی و نابسامان بودن وضع زندگی از نتایج بی توجهی پدر و مادر به وضعیت فرزندان و کشیده شدن نوجوانان به بزهکاری به شمار می رود.»(2)«بی توجهی و ارتباط صحیح نداشتن اولیا با فرزندان،وجود ناپدری یا نا مادری،طلاق و زندانی بودن یک یاهر دوی والدین و توجه نکردن عاطفی از عوامل اساسی انحراف جوانان هستند.»(3)یک خانواده با ثبات آرام و صمیمی می تواند مکان امن و راحت و مطمئنی برای جوان باشد و او را برای مقابله با مشکلات و مسائل موجود جامعه آماده می کند. اولین شرط برای حفظ محیط امن و آرام خانواده ،وجود عشق و علاقه بین والدین است. مطالعات نشان می دهد که کودکان، علاقه به یکدیگر و سپس به افراد جامعه را از پدر و مادر می آموزند. همچنین اضطراب،ترس، استرس و فشارهای روانی و دیگر معضلات روانی را که باعث به وجود آمدن انحرافات و جرائم می شود نیز از خانواده به فرزند انتقال می یابد.«مسائل موجود در خانواده و نحوه پرورش والدین از نظر ایجاد رفتارهایی مثل کمرویی،خجالت، ترس،تسلیم و اطاعت یا حالات مشابه آن که ریشه بسیاری از انحرافات رفتاری است نقش غیر قابل انکاری دارد.»(4) تفریحات خانوادگی،تبغیض و مراقبتهای والدین و نحوه برخورد عاطفی با فرزند نیز بسیار حائز اهمیت است.حتی مراقبتها و سختگیریهای بی مورد و بیش از حد اثر معکوس و نادرست دارد.«مطالعاتی که درباره علل بزهکاری جوانان انجام شده ثابت می کند که عدم توجه خانوادگی و نارساییهای پرورش آن در این مورد از اساسی ترین علل است.»(5)پرجمعیت بودن خانواده ها نیز از عوامل مهم به شمار می رود که باعث بوجود آمدن نارساییها،تبعیض،بی مهری و … می شود. دکتر شیخاوندی جامعه شناس،یکی ازعلل میل جوانان به جرایم را پرجمعیت بودن خانواده ها و در پی آن مدارس میداند.(6)دکتر علی قائمی در جلد1 کتاب خانواده و مسایل نوجوانان و جوانان علل اصلی انحرافات اجتماعی را محرومیت عاطفی،احساس بی عدالتی در خانواده،احساس عدم امنیت،احساس حاکمیت زور،منع ها،تحمیل ها،احساس رنج درونی،وسوسه ها،عدم اجرای خواسته ها توسط والدین،استقلال طلبی فرد،منع از تحصیل و اخراج از خانه می داند.
مساله دیگری که در پایان به آن اشاره می کنم اختلاف نظر فرزندان با والدین است که ناشی از اختلاف فرهنگهاست بعضی از جامعه شناسان فرهنگ فرزندان را متفاوت از فرهنگ والدین می دانند.در عصر ارتباطات و تطور و تحولات بسیار سریع ،مسلما اختلاف نظرهایی ممکن است بین والدین مخصوصا پدران با فرزندان بوجود آید که لازم است خانواده ها در این صبور و ملایم باشند.(حمید تقوی)
پاورقی
((:http://www.payamsagez.blogfa.com/post-30.aspx))
1- خانواده و جامعه-ویلیام جی گود-ترجمه ویدا ناصحی-بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
2- روزنامه ایران ـ شنبه 16/9/79
بازدید دیروز: 0
کل بازدید :109323
تصاویر پشت صحنه فیلم کوتاه بهروز حاجی بابایی [117]
مقالات بهروز حاجی بابایی [65]
گلچین دل [57]
[آرشیو(4)]
پنجره چهارمی ها
دوزخیان زمین
ایستگاه دوستی
عکس بازیگران ، پیامک ، دانلود بازی نرم افزار ، کد متفاوت ، مقاله
دختر و پسر ها وارد نشند اینجا مرکز عکس های جدیده
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
به خود آییم و بخواهیم،که انسان باشیم...
علی حاجی بابایی
بهروز حاجی باباییی