گاهگاهی به نگاهی دل ما را دریاب
جان به لب آمده از درد خدا را دریاب
اگر از دولت وصل تو مرا نیست نصیب
گاهگاهی به نگاهی دل ما را دریاب
به امیدی به سر کوی تو روی آوردیم
شهریارا ! به د ر خویش گدا را دریاب
دل ما را به شب هجر فروغی بفرست
شبرو وادی اندوه و بلا را دریاب
سنگها می خورم ازدست جنون دل خویش
من ِ دیوانه انگشت نما را دریاب
به وفاداری تو شهره شهرم ای دوست
ز وفا معتکف کوی وفا را دریاب
سالها رفت که از جام محبت مستم
من دردی کش صهبای ولا را دریاب
کاروان رفت ومن ازهمسفران دورم دور
من از قافله شوق جدا را دریاب
راه باریک وبسی پر خطروتاریک است
سببی ساز و دراین مهلکه ما را دریاب
تا دلم بار غم عشق به منزل فکند
شهسوارا ! من افتاده ز پا را دریاب
تا فغان دل غمد یده ما را شنوی
نا زنینا ! سحر ی با د صبا را دریاب
دوش رویای لب نوش تو با من می گفت
کا ی شهید غم من ! آ ب بقا را دریاب
سوی پروانه نظر کن که دعا گوی تو باد
گنه آلوده خود را به مدارا دریاب
« استاد محمد علی مجاهدی »
بازدید دیروز: 5
کل بازدید :109285
تصاویر پشت صحنه فیلم کوتاه بهروز حاجی بابایی [117]
مقالات بهروز حاجی بابایی [65]
گلچین دل [57]
[آرشیو(4)]
پنجره چهارمی ها
دوزخیان زمین
ایستگاه دوستی
عکس بازیگران ، پیامک ، دانلود بازی نرم افزار ، کد متفاوت ، مقاله
دختر و پسر ها وارد نشند اینجا مرکز عکس های جدیده
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
به خود آییم و بخواهیم،که انسان باشیم...
علی حاجی بابایی
بهروز حاجی باباییی